آخرینــ چیزیــ کهــ از دنیا میبینید

 دیدی آخر من را لمس کردی ؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !

 کسی صدایم می زند انگار

از پشت حصار شیشه ای اندوه

کسی انگار مرا می خواند

ان سوی دلتنگی هایم

کمی دور تر

پی صدا می روم

نه,هیچ کس نیست انگار

باز هم خیال مشوش من است

با که وهمی ساده

به کجا می نگرم؟!

اینجا جز من و ایینه

که هر روز مرا می نگرد

هیچکسی نیست انگار

 جهان

فاصله ای ست

میان اهویی رمیده

و

صفیر صاعقه…

در زیر درختان بیهودگی

جز سایه ای گریزان چه می ماند

من

مرگ

و مشتی اندوه…

بگذار باد بخواند

مرثیه روز های

شکستنم را…

 درد تنهایی کشیدن

مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم 
خریده ام...

 خودت را تصور کن
.
بی "او"
.
شاید بفهمی چه کشیدم
.
بی "تو"

 هر بار که می خواهم به سمـتـت بیایم یادم می افتد
”دلـتـنـگی”
هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست….!

 لعنـــــــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان
که هروقت لازم شان داری
برعکس از آب درمی آینــــــــــــد
مثلا همین حــــــــــــــــــــالا
که من تو را می خواهم
و طبق معمول
خواستن نتوانستن استـــــــــــــــــــ...

 بیـــا بـــاز هــم خـــودمــان را
بــه نفهـمـی بـــزنــــیم
گـاهـی نفـهـمـی ، اوجِ فــــهم اسـت...!

 میـدونی بن بست زنـدگی کـجـاست ؟
جــایــی کـه
نـه حـــق خــواسـتن داری
نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن